جدول جو
جدول جو

معنی قلعه لر - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه لر
(قَ عَ لَ)
دهی است از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه، واقع در 11هزارگزی شمال باختری نقده و در مسیر شوسۀ اشنویه به نقده. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 245 تن است. آب آن از رود گدارچای و محصول آن غلات، توتون، چغندر و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ چِ)
دهی است از دهستان خان میرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 25هزارگزی خاور لردگان و 6هزارگزی راه لردگان به پل کره. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 184 تن است. آب آن از چشمه و رود خانه محلی و محصول آن غلات و سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی محلی، جاجیم و قالی بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ دُ)
دهی است از دهستان قیلاب بالا بخش الوار گرم سیری شهرستان خرم آباد، واقع در 17هزارگزی شمال حسینیه و 7هزارگزی خاور شوسۀ خرم آباد به اندیمشک موقع جغرافیایی آن تپه ماهور و هوای آن گرمسیری است. سکنۀ آن 320 تن است. آب آن از رود خانه تلارود و محصول آن غلات لبنیات، و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. و ساکنین از طایفۀ فیلاوند هستند و برای تعلیف احشام به ییلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ دَ رِ)
ده مرکزی بخش از شهرستان ایلام، واقع در 5 هزارگزی جنوب مرکز شهرستان ایلام. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 320 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
نام قلعه ای از لواء و استان طوس یا قهستان. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ دَ)
ده کوچکی است از دهستان قنقری پائین بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده، واقع در 33 هزارگزی جنوب باختر سوریان و 18 هزارگزی شوسۀاصفهان به شیراز. سکنۀ آن 45 تن است. این قریه را زرگاه نیز گویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(پُ فُ)
قلعه دارنده. قلعه بان. دژبان:
قلعه داران خزینه ها بردند
قلعه را با کلید بسپردند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ تَ)
دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد، واقع در 9هزارگزی شمال خاوری بوکان و 6هزارگزی خاور شوسۀ بوکان به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل و سالم است. سکنۀ آن 222 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عِ ؟)
دهی جزء دهستان اراضی نیزار از بخش مرکزی شهرستان قم. این ده در 40هزارگزی جنوب باختری قم قرار دارد. موقع جغرافیایی آن جلگه کنار رودخانه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 250 تن است. آب آن از رود خانه قم و محصول آن غلات، پنبه، انار و انجیر و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ دِهْ)
دهی جزء دهستان اوجان بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در 12هزارگزی شمال بستان آباد در مسیر شوسۀ اردبیل به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیری است. سکنۀ آن 262 تن است. آب آن از زهاب اوجان چای و چشمه و محصول آن غلات، یونجه، درخت تبریزی، سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ چَ)
دهی است از دهستان ریکان بخش گرمسارشهرستان دماوند، واقع در 18هزارگزی جنوب خاور گرمسار و 6هزارگزی جنوب راه شوسۀ سمنان به تهران. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 65 تن است. آب آن از حبله رود و محصول آن غلات، بنشن، پنبه، انار و انجیر و شغل اهالی کشاورزی و باغبانی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان اورامان، بخش رزاب شهرستان سنندج، واقع در 18هزارگزی شمال باختر رزاب و 10هزارگزی شمال راه اتومبیل رو مریوان به رزاب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن. غلات، لبنیات، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو و راه فرعی به شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ جَ هامْ بَ)
دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀ شهرستان سنندج. و کنار رود خانه لیله. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری. سکنۀ آن 150 تن، آب آن از رود خانه لیله و محصول آن غلات، لبنیات، محصولات جنگلی مانند: مازو، بلوط، سقز، کتیرا و غیره و شغل اهالی گله داری است. و در تابستان به ارتفاعات مجاور میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ یِ ؟)
این قلعه از بنای محمدتقی خان بختیاری از قوم چهارلنگ است که معاصرفتحعلیشاه بوده است. (جغرافیای غرب ایران ص 129)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ تُ گَ وَ)
نام یکی از دهستانهای بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز است. این دهستان بین دهستانهای ابوالعباس، باغ ملک و جنوب بخش ایذه واقع است. موقع طبیعی دهستان کوهستانی و هوای آن معتدل و مالاریایی است. این دهستان از 17 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 3500 تن میباشد. و قراء مهم آن عبارتند از: تکیه، بی بی گل و مرده تنبی. مرکز دهستان آبادی قلعه تل و آب مصرفی آن ازچشمه و چاه و قنات تأمین می گردد و محصول آن غلات، برنج، میوه جات و بلوط و شغل عمده مردان زراعت و گله داری است. راه های دهستان مالرو است و ساکنین از طایفۀ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ تَ)
دهی است از دهستان کیار بخش بروجن شهرستان شهرکرد، واقع در 53هزارگزی شمال باختر بروجن و 12هزارگزی راه شلمزار به شهرکرد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 903 تن است. آب آن ازچشمه و محصول آن غلات حبوب، کتیرا، انگور، سیب، گوجه و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ ؟)
ده مرکز دهستان رود خانه بخش میناب شهرستان بندرعباس، واقع در 100هزارگزی شمال میناب و سر راه مالرو کلاشگرد به میناب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری است. سکنۀ آن 600 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن خرما و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو و پاسگاه ژاندارمری دارد. مزارع قنبرآباد، محمدآباد، حاجی آبادجزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ رَ شِ)
دهی است از دهستان شپیران بخش سلماس شهرستان خوی، واقع در 55هزارگزی جنوب باختری سلماس. موقع جغرافیایی آن دره و سردسیری است. سکنۀ آن 258 تن است. آب آن از چشمه و رود زولا و محصول آن غلات، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد. در دو محل بفاصله یک هزار گز به نام قلعه رش بالا و پائین مشهور است. سکنۀ قلعه رش بالا 73 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ لَ)
یکی از دههای ناحیۀآمل. (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 174)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ زین وَ)
دهی است از دهستان زیارت بخش شیروان شهرستان قوچان، واقع در 15هزارگزی شمال باختری شیروان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 65 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن و میوه جات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ سَ)
دهی است از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری، واقع در9000گزی جنوب نکا. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن معتدل و مرطوب مالاریایی است. سکنۀ آن 810 تن است. آب آن از رود خانه نکا و محصول آن برنج، پنبه، غلات، حبوبات، کنجد، ابریشم و شغل اهالی زراعت وصنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و نخی است. سکنۀ آن در قراء اومال و بریجان برنج کاری مینماید. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَعَ نُ رَ)
دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 72هزارگزی جنوب باختری الیگودرز و 46هزارگزی شوسۀ ازنا به درود. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 245 تن است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، واقع در 13هزارگزی جنوب خداآفرین و 20هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر مالاریائی است. سکنۀ آن 161 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ بِ)
قلعه ای است در افریقیه منسوب به بسربن ارطاه عامری. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ بَ)
دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 71هزارگزی جنوب خاوری فریمان و 10هزارگزی جنوب مالروعمومی فریمان به آق دربند. موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل است. سکنۀ آن 117 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، بنشن و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(اَجْ جَ)
قلعه ای است در جوار قرطبۀ اندلس. (قاموس الاعلام) ، وکیل کردن کسی را، وکیل فرستادن، دانه بستن گیاه. (منتهی الارب) ، امضاء، بابچه شدن سباع. (تاج المصادر) ، وظیفه و راتبه مقرر کردن، گذاردن
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ سَ سَ)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز، واقع در 10 هزارگزی شمال باختری دهدز و کنار راه مالرو دره شور به مهراب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 56 تن است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ سُ)
دهی است از دهستان جلالوند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، واقع در75هزارگزی جنوب کرمانشاهان و 8هزارگزی چنار مرکز دهستان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 40 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات است و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ سُ)
از دههای کوهسار است در مازندران. (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 172)
لغت نامه دهخدا
(سُدد)
قلعه ای است به یمن. (منتهی الارب) (آنندراج). قلعه ای است به یمن از اعمال عبد علی بن عواض. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ ؟)
دهی است از دهستان میان آب (بلوک عنافجه) بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 36 هزارگزی شمال اهواز و کنار شوسۀ اهواز به اندیمشک نزدیک رود کرخه. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری است. سکنۀ آن 300 تن است. آب آن از رود خانه کرخه و نهر شاپور و محصول آن غلات، برنج و شغل اهالی زراعت است. راه در تابستان اتومبیل رو است. در این آبادی محلی بنام خشنامی است که آثار ابنیۀ باستانی در آن مشاهده میشود. دبستان و آسیاب موتوری دارد. و ساکنین از طایفۀ الحائی هستند. این آبادی را خرم دژ هم میگویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ تَ مِ)
دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری هرسم و جنوب خاوری شاه آباد. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 350 تن است. آب آن از چاه و محصول آن غلات، دیم، لبنیات وشغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. تابستان از هرسم اتومبیل میتوان برد. این دو در دو محل نزدیک به هم واقع شده و مزرعه ای به نام مله حصار جزء این آبادی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قلعه دار
تصویر قلعه دار
کلاتدار محافظ قلعه دژبان کوتوال. یا قلعه دار سپهر. آفتاب خورشید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلعه سحر
تصویر قلعه سحر
بام دژ نام جایگاه
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع میان دورود شهرستان ساری، از توابع نشتای عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی